در بحث شناخت نور زینبی، دانستیم حضرت در اتصال با نور اباعبدالله(علیهالسلام) به مقام عصمت رسیدند و تالیتلو مقام ولایتِ امام حسين(علیهالسلام) شدند. پس ما نیز برای همراهی با کاروان زینبی باید با اقتباس و محاذات و مسانخت با این روح کلی حرکت کنيم و با نظر به این حقیقت نورانی، بتوانیم برای ظهور "من رآنی فقد راء الحق"[1] مبدأ باشیم.
با تدبر در کلام نورانی حضرت علیبنابیطالب(علیهالسلام) سیری را در مراتب نفس آغاز کردیم و بر آن شديم تا جایگاه خود را در خلقت بيابیم و در شناختمان نسبتبه حضرت زینب(سلاماللهعلیها) ناظر بر این روح و نفس قوی باشيم و آن را مَنظر روحيۀ خود قرار دهیم.
حال میخواهيم با تدبر در کلامی ديگر از مولای متقين، جایگاه خود را بشناسیم و بفهمیم کمالی که ما در جستجویش هستیم چیست؟
ادامه
ایام ولادت خاتمالانبیاء(صلّیاللهعلیهوآله) است و نزول حقیقت جامع نور الله در این عالم ظلمانی برای خروج انسانها به سوی نور الهی. باشد که شکر این نعمت و این اتفاق پربرکت را با معرفت به جا آوریم و بتوانیم پردههای جهل و غفلت را از این حقیقت کنار بزنیم تا نسلهای آینده، حاکمیت این نور را در تمام مراتب هستی ببینند و بچشند، إنشاءالله.
مراتب نفس را شناختیم و دانستیم شرط سعادت ما، همسنخی و فانی شدن در نفس کلیه است. پس وظیفۀ ما این است که عقل را بر حواس و شهوت و غضب حیوانی حاکم کنیم تا بتوانیم از نفس حیوانی بگذریم و گوهر انسانیت در ما جوانه بزند. اما تا نفس حیوانی در این مسیر رو به عقل قرار نگیرد، نفس ناطقۀ انسانی به تعین نمیرسد.
ادامه
امروز در عالمی زندگی میکنیم که در جنگ اخلاط و ترکیبات، خیال ما دچار اضطراب و تشنج شده است و عقل ما نیز تحت تأثیر این تنشهای خیال ماست. در این جنگ اسمائی آخرالزمانی باید بتوانیم خمیرمایۀ وحدت و تعادل را در جانمان بیابیم تا به شفاعت و محاذات با نور حقایق انسانهای کامل، بتوانیم ذرهای از این تخاصم بیرون بیاییم و قدری به صلح عناصر چهارگانه در وجودمان برسیم
ادامه