اسم رحمت

اسم رحمت

 

  در ادامهٔ بحث «انس با قرآن» (جلسۀ هفتاد و سوم، 13 محرم 1435) به تبیین موضوع «اسم رحمت» می‌پردازیم.

در جلسات گذشته‌ی بحث "انس با قرآن"، مستعاذٌمنه را تحت عنوان شیطان، معرفی کردیم و گفتیم شیطان با صفت شیطنت، خلق نشده؛ بلکه او، موجودی از جنّیان است که وجود را در رتبه‌ی خود گرفته؛ اما به سبب فسقش، از رتبه‌ای که در آن بود، خارج شد و ماهیت را بر وجود، ترجیح داد. و این گونه بود که شیطان شد!

پس در حقیقت، صفت شیطنت برای شیطان، صفتی جبری از جانب خدا نیست؛ بلکه شیطان، پس از شش هزار سال عبادت، خودش شیطنت را اختیار کرد و طلب‌کارانه از خدا خواست به پاداش عباداتش و برای انتقام از اینکه از درگاه الهی شد، به او مهلت دهد تا همه را گمراه کند. خدا نیز به او مهلت داد؛ اما به انسان نیز اختیار و قدرت داد که به شیطان، نزدیک نشود و از شرّ او، به پناهگاه الهی پناه برد تا در امان باشد.

در واقع خداوند، انسان را موجودی آمیخته از روح الهی و عناصر چهارگانه – آب، باد، آتش و خاک- خلق کرد؛ که هم اقتضای شیطنت دارد و هم اقتضای حرکت در مسیر معنا؛ و اختیار دارد یا شیطنت را برگزیند و در مسیر توهّم، قدم بگذارد و یا حقیقت وجود را برگزیند و در حصن حصین "الله" وارد شود.

إن‌شاءالله از این جلسه، سراغ جلوات و زیبایی‌های الله می‌رویم، تا با شناخت بهتر او، بتوانیم یک‌دله در راهش قدم برداریم و به قرب درگاهش برسیم. "بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم"؛ الله، رحمان و رحیم است. تکوین و تشریع، هر دو با اسم "رحمت" آغاز شده و پناهگاه ما نیز، اسم جامع الله در جلوه‌ی رحمتش است.

اسم الله، همچون قصری است که غرفه‌های متعدّد دارد و یکی از این غرفه‌ها، اسم رحمت است. اگر ما رحمت و مراتب آن را بشناسیم و توشه‌ی خود را از آن برگیریم، هم مورد رحمت حق قرار گرفته‌ایم و هم با دیگر موجودات هستی، با رحمت، برخورد می‌کنیم.

رحمت در لغت، به معنی نرمی و نرم‌خویی است که نیکی کردن را اقتضا می‌کند. همچنین آن را مهربانی و نرم‌دلی و مورد احسان قرار دادن، معنا کرده‌اند. رحمت در حقیقت، مساوی است با ظهور لطف، عشق، مهربانی و احسان خداوند؛ و این اسم، سرچشمه‌ی بسیاری از اسماء همچون غفور و عفوّ است. اولین ظهور رحمت، "رحمةٌللعالمین" است، یا همان حقیقت محمّدیه(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)؛ مثل اولین شعاع خورشید، وقتی طلوع می‌کند. و از نور این حقیقت، وجود انبیاء(علیهم‌السلام) که همگی مظهر رحمت بودند، انعکاس یافته است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

"لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أنْفُسِكُمْ عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیكُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ."[1]

به یقین، رسولى از خود شما به سویتان آمد، كه رنج‌هاى شما بر او سخت است؛ اصرار بر هدایتتان دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.

ظهور رحمت، رقّت و نرمی می‌آورد؛ و انبیاء و اولیاء(علیهم‌السلام) که مظهر این اسم بودند، رقّت قلب بالایی داشتند و بدون اینکه با چیزی یا کسی نسبتی داشته باشند، به تمام موجودات، عشق و رحمت می‌ورزیدند. بلکه آنان چون وجودشان لطیف‌تر بود، رحمت و رقّتشان هم شدیدتر بود؛ و البته این رقّت، مانع آن‌ها از برائت نبود. لذا می‌بینیم که حضرت امیر(علیه‌السلام) از یک سو به فریادخواهی زن یهودی که خلخال از پایش درآوردند، برمی‌آیند[2] و از سوی دیگر در جنگ خیبر، از کشته‌های یهود، پشته می‌سازند. چرا که انسان جامع، مظهر جامع خداست و در کنار رحمت و رقّت، اگر ببیند که عضوی با فسق و فسادش، سبب انحراف جمعیتی می‌شود و سلامت کل را به خطر می‌اندازد، در قطع آن عضو، لحظه‌ای تردید، به خود، راه نمی‌دهد.

در واقع، اصل هدایت و امر به معروف و نهی ازمنکر، در سایه‌ی رحمت و محبت است که اثر دارد و بر جایش می‌نشیند؛ وگرنه امر و نهی از سر خودی، چگونه ممکن است تأثیر حقیقی بگذارد؟! خداوند به مؤمنین، رئوف و رحیم است؛ یعنی وقتی می‌خواهد بندگانش را جذب کند، به آنان رحمت می‌ورزد.

"قُلْ لِمَنْ ما فِی السَّماواتِ وَ الأرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّكُمْ إلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیبَ فیهِ الَّذینَ خَسِرُوا أنْفُسَهُمْ فَهُمْ لایُؤْمِنُون."[3]

بگو: آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آنِ كیست؟ بگو: از آنِ خداست؛ رحمت را بر خود، حتم كرده؛ و هر آینه، همه‌ی شما را در روز قیامت، كه شکّ و تردیدى در آن نیست، گرد خواهد آورد. [آرى،] كسانى كه به نفس خود، زیان زدند، ایمان نمى‏آورند.

خداوند بر اساس رحمتش - که آن را بر خود، واجب کرده- عدم و نیستی را از ما گرفته است و به همین دلیل در روز قیامت، دوباره ما را جمع می‌کند. اما عده‌ای در دنیا با اینکه ایمان به الله داشتند، الله را در جلوه‌ی رحمتش نشناختند؛ لذا به راحتی تن به گناه دادند و دچار خسران شدند. اینان فراموش کردند که رحمت الله، وسعت دارد و او آن را بر خود، واجب کرده؛ و همه جا هست، مگر برای کسی که خودش نخواهد! اما عذاب، نتیجه‌ی عملکرد بندگان است و خدا جز برای بنده‌ای که مسیر رحمت را برنگزیده است، غضب نمی‌خواهد.

"وَ اكْتُبْ لَنا فی‏ هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ إنَّا هُدْنا إلَیكَ قالَ عَذابی اُصیبُ بِهِ مَنْ أشاءُ وَ رَحْمَتی‏ وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ءٍ فَسَأكْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ وَ یؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُونَ."[4]

و براى ما در این دنیا و سراى دیگر، نیكى مقرّر فرما؛ كه همانا ما به سوى تو برگشته‏ایم. [خداوند به موسى] فرمود: عذابم را به هر كس بخواهم، مى‏رسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته؛ پس آن را براى آن‌ها كه تقوا پیشه كنند و زكات بپردازند، و آن‌ها كه به آیات ما ایمان مى‏آورند، مقرّر خواهم داشت.

 

[1]- سوره توبه، آیه 128.

[2]- نهج البلاغه، خطبه 27.

[3]- سوره انعام، آیه 12.

[4]- سوره اعراف، آیه 156.

 



نظرات کاربران

//