نشانه‌ی رحمت

نشانه‌ی رحمت

 

    در ادامهٔ بحث «انس با قرآن» (جلسۀ هشتاد و هفتم، 29 محرم 1435) به تبیین موضوع «نشانه‌ی رحمت» می‌پردازیم.

سوره‌ی شعرا، بیان آغاز و انجام دعوت انبیاء(علیهم‌السلام) و پر از رموز عشق و معرفت و نشانه‌های اسم "رحیم" است. حال، مروری کوتاه بر آیاتی از این سوره می‌کنیم؛ با ذکر این نکته که:

حتماً دقت کرده‌اید، وقتی زیارت امام حسین(علیه‌السلام) را می‌خوانیم، به انبیاء عظام نیز سلام می‌دهیم. گویی حسین(علیه‌السلام) در حقیقت، جامع همه‌ی آن‌هاست؛ و لذا همان گونه که در عاشورا، تمام زیبایی‌های وجود در جبهه‌ی حسینی به ظهور رسید، جامع تمام شیطنت‌ها و دشمنانی که با انبیاء سلف جنگیدند، در جبهه‌ی یزیدی، خود را نشان داد. پس این آیات در واقع، بیان جلوات حقیقت حسینی در طول تاریخ است؛ البته جلواتی که هیچ کدام، حسین(علیه‌السلام) نشدند و بلایشان چنان‌که در کربلا بود، نشد!

"فَأوْحَیْنا إلى مُوسى‏ أنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظیمِ. وَ أزْلَفْنا ثَمَّ الآخَرینَ. وَ أنْجَیْنا مُوسى‏ وَ مَنْ مَعَهُ أجْمَعینَ. ثُمَّ أغْرَقْنَا الآخَرینَ. إنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیَةً وَ ما كانَ أكْثَرُهُمْ مُؤْمِنینَ. وَ إنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزیزُ الرَّحیمُ."[1]

پس به موسى وحى كردیم که: «عصایت را به دریا بزن»؛ پس دریا شكافت و هر بخش، همچون كوه عظیمى شد! و دیگران ‏[لشكر فرعون] را نیز نزدیك کردیم. موسى و تمام كسانى را كه با او بودند، نجات دادیم؛ سپس دیگران را غرق كردیم! همانا در این جریان، آیه‌اى است، ولى بیشترشان ایمان نیاوردند! و همانا پروردگارت عزیز و رحیم است.

"وَ أنْجَیْنا مُوسى‏ وَ مَنْ مَعَهُ أجْمَعینَ"؛ دقت کنید که اصحاب، به خیلی‌ها می‌شود گفت؛ اما همه، معیت ندارند! خیلی‌ها نزدیک‌اند، ولی دور؛ و برعکس، خیلی‌ها دورند، اما معیت دارند! نجات هم برای معیت است، نه برای صحابی بودن! شاید بگویید پس چرا در کربلا، این طور نبود و آنان که با حسین(علیه‌السلام)بودند، نحات نیافتند؟

اما این طور نیست! در کربلا هم نجات بود، ولی نجات در عالم ذات، نه نجات ظاهری! جبهه‌ی دشمن هم هلاک شدند؛ اما هلاکت وجودی! تا آنجا که همه حتی عمربن‌سعد(لعنةالله‌علیه) از کاری کردند، سوختند و تا ابدیت خواهند سوخت!

"إنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیَةً"؛ نشانه، برای این است که طبق آن، حرکت کنیم؛ مثل علائم رانندگی. پس اگر این آیات برای ما نشانه است، یعنی باید این گونه حرکت کنیم و به مقام معیت برسیم. این‌ها نشانه‌ی رحمت خداست. گویی خداوند، انبیاء و ائمه(علیهم‌السلام) و جامع آن‌ها، امام حسین(علیه‌السلام) را از آن مقام غایی قرب به عالم نازل دنیا آورده است، تا بندگان با آنان معیت پیدا کنند! چرا؟ چون بندگان را دوست دارد. حال برای چه باید معیت پیدا کنند؟ برای اینکه نجات یابند؛ از چه؟ از توهم و خودی! که راه نجاتی دیگر، برایشان نیست.

پس از این در سوره‌ی شعرا، جریان حضرت ابراهیم(علی‌نبیّناوآله‌وعلیه‌السلام) آمده است و جریاناتی که با قوم خود داشت. آنان بت‌پرستانی بودند که کورکورانه از اجداد خود، تقلید می‌کردند. اما قرآن می‌فرماید در روز قیامت که هیچ کمکی از معبودانشان به آن‌ها نمی‌رسد، می‌فهمند که در گمراهی آشکار بوده‌اند و آنجا، شافع و دوست گرمی ندارند؛ لذا از خدا می‌خواهند به دنیا برگردند![2]

سپس خداوند می‌فرماید:

"إنَّ فی ذلِكَ لَآیَةً وَ ما كانَ أكْثَرُهُمْ مُؤْمِنینَ. وَ إنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزیزُ الرَّحیمُ."[3]

همانا در آن، نشانه‌ای است، ولی بیشترشان ایمان نیاوردند؛ و همانا پروردگارت عزیز رحیم است.

البته عاقبت و تقاضای آخر آنان، به درد خودشان نخورد؛ اما خدای رحیم، آن را برای ما ذکر کرده است، چون به درد ما می‌خورد؛ که تا نرفته‌ایم، رحمت خدا را پیدا کنیم و به او پناه ببریم!

 

[1]- سوره شعرا، آیات 63 تا 68.

[2]- سوره شعرا، آیات 69 تا 102.

[3]- سوره شعرا، آیات 103 و 104.

 



نظرات کاربران

//