ناامیدی، راه ندارد

ناامیدی، راه ندارد

 

  در ادامهٔ بحث «انس با قرآن» (جلسۀ هفتاد و هشتم، 20 محرم 1435) به تبیین موضوع «ناامیدی، راه ندارد» می‌پردازیم.

درباره‌ی اسم رحمت گفتیم و دانستیم رحمت الهی، پناهگاهی امن برای کسانی است که این اسم را یافته‌اند و مظهر شده‌اند؛ اما برای کافران و کسانی که نسبت به لقاء الهی و اصالت وجود، نگرش درستی ندارند، مانع و سدّی محکم است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

"وَ الَّذینَ كَفَرُوا بِآیاتِ اللهِ وَ لِقائِهِ اُولئِكَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتی‏ وَ اُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ ألیمٌ."[1]

و كسانی كه به آیات خدا و لقاء او كافر شدند، از رحمت من مأیوس‌اند و برای آن‌ها، عذاب دردناكی است.

این کافران، کسانی هستند که هم چشم ظاهر و هم چشم باطن را، بر حق بسته‌اند؛ دنیا را نه جلوه‌ی خدا، بلکه مستقل می‌بینند -اومانیسم- و آخرت را نیز نه به خاطر خدا، که به طمع بهره‌های آن می‌خواهند. اینان کسانی هستند که از رحمت خدا، مأیوس می‌شوند.

در واقع افاضات رحمت از جانب حق، در هیچ شرایطی، بخل و امساک برنمی‌دارد؛ پس اگر ما می‌بینیم که برخی نعمت‌ها تبدیل به نقمت می‌شود، مربوط به اختیار خَلق و جنبه‌ی وجه‌الخلقی است. اینجاست که کافران، مأیوس می‌شوند و به عذابی دردناک، گرفتار می‌آیند. اما این عذاب الیم و دردناک، چیست؟

عذابِ دور شدن از اصل، ماندن در حدود و فراموش کردن مقصود اصلی! مثل تشنه‌ای که وقتی آب به او دادند، به جای نوشیدن و بهره‌مندی از آب، جذب ظاهر لیوان و ظرف آب شود؛ تشنگی، یادش می‌رود، اما وجودش تشنه می‌ماند! در حالی که لیوان، شکستنی است و لذا چنین کسی به محضِ شکستن لیوان، دچار یأس و عذاب الیم حسرت می‌شود؛ چون هم آب را که در اختیارش بود، از دست داده و هم تشنه مانده و نیازش را برطرف نکرده است.

پس ناامیدی از رحمت خدا، مربوط به سوء اختیار خود انسان است؛ وگرنه درِ رحمت الهی، هرگز بسته نمی‌شود. کسی که رحمت واسعه را پیدا نکند، اگر در راه، زمین بخورد و بیفتد، ناامید می‌شود؛ اما آن‌که رحمت خدا را بشناسد و بیابد، اگر زمین بخورد و حتی اگر لیوانش بشکند و آبش بریزد، از رحمت خدا ناامید نمی‌شود. چون رحمت خدا، دریاست و آن قدر کوچک نیست که با یک خطای بنده، به هم بریزد. ولی اگر ما، رحمت خدا را کوچک و محدود ببینیم و فکر کنیم وقتی مرتکب گناه می‌شویم، خدا نیست، "خود" را دیده‌ایم و دنبال جبران گناه نیز نخواهیم رفت.

آری؛ انسان تا در دنیاست، غرق در دریای رحمت الهی است و در دستگاهی که سراسر رحمت است، یأسی وجود ندارد. اما درد، آنجاست که اغلب مردم، یقین به معنا ندارند و چون صرفاً ماده را می‌بینند، از آثار لقاء و رحمت حق، بی‌بهره می‌مانند. در حالی که اگر همه‌ی اسباب و امکانات مادی را از حق ببینند، دیگر در نبودِ آن‌ها، ناامید نمی‌شوند.

به عنوان مثال، حضرت یوسف(علی‌نبیّناوآله‌وعلیه‌السلام) از آغاز چون با رحمت الهی حرکت کرد، در هیچ سختی و از دست دادنی، ناامید نشد و در ناملایمات، به اختیار خود، تمام حدود خود را برای لقاء الهی شکست. لذا قرآن کریم درباره‌ی ایشان می‌فرماید:

"وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِیوسُفَ فِی الأرْضِ یَتَبَوَّاُ مِنْها حَیثُ یَشاءُ نُصیبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لانُضیعُ أجْرَ الْمُحْسِنینَ."[2]

و این‌چنین یوسف را در زمین، قدرت دادیم، كه هر جا می‌خواست، در آن، منزل گزیند [و تصرّف كند]. ما رحمت خود را به هر كس بخواهیم، می‌بخشیم و پاداش نیكوكاران را ضایع نمی‌كنیم.

در دوره‌ی کنونی نیز که زمان جولان شیطان و جلوات مکر اوست و جسم‌ها و روح‌ها تحت تأثیر فرهنگ اومانیسم و مدرنیته، ضعیف و بیمار شده است، می‌توانیم از رحمت الهی جدا نشویم و ریشه‌ی وجودمان را نادیده نگیریم. در آن صورت می‌فهمیم تمام مشکلات، مثل باد و باران است که به ریشه، ضرر نمی‌زند و حتی اگر تمام شاخ و برگ از دست برود، ریشه سر جایش است و دوباره، جوانه می‌زند.

نتیجه، آنکه: "یا أیّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ وَ هُدی وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ."[3]

ای مردم، به راستی موعظه‌ای از سوی پروردگارتان برای شما آمد؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست؛ و هدایت و رحمتی برای مؤمنان.

این، همان رحمت وسیع الهی ست که در تمام هستی و برای تمام مردم، جریان و سریان دارد؛ ولی بهره‌مندی خاص آن، ویژه‌ی مؤمنین است؛ چرا که به تمام جریانات، درست و ریشه‌ای می‌نگرند و لذا در همان زمان که مردم در غم و غصه، اضطراب و ناامیدی هستند، به رحمت الهی، امیدوارند.

پس باید خدا را درست بشناسیم و بدانیم که او، رحمت بی‌منتهاست و تعطیلی و تمامی ندارد؛ باید او را بشناسیم و در همه جا، او را ببینیم؛ إن‌شاءالله.

 

[1]- سوره عنکبوت، آیه 23.

[2]- سوره یوسف، آیه 56.

[3]- سوره یونس، آیه 57.

 



نظرات کاربران

//